زندگینامه آیت الله محمدی وند امام جمعه فقید مرند

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 2
:: کل نظرات : 4

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1
:: باردید دیروز : 4
:: بازدید هفته : 5
:: بازدید ماه : 19
:: بازدید سال : 113
:: بازدید کلی : 27762
نویسنده : محمد جواد محمدی وند
پنج شنبه 3 ارديبهشت 1394


                   

شمه ای از زندگینامه حضرت آیت الله شیخ رضا محمدی وند

                                                                            

 

آیت الله محمدی وند در سوم تیر ماه 1304 هجری شمسی در یک خانواده کشاورز در کشکسرای از توابع شهرستان مرند چشم به جهان گشود، پدرش فردی متدین و خوش قلب و مادرش مومنه ای سحرخیز بود که از طریق کشاورزی امرار معاش می کردند ، وی پس از پشت سرنهادن دوران کودکی و تحصیلات ابتذائی جهت فراگیری علوم اسلامی رهسپار حوزه علمیه خوی می گردد.

 پس از چند سال اقامت و کسب علوم و معارف متداول در حوزه های علمیه از قبیل ادبیات عرب ،منطق ،فقه و اصول راهی حوزه علمیه قم می گردد تا در دریای بیکران حوزه ،عطش دانش اندوزی خود را سیراب کند و کسب فضایل و رسیدن به مراتب بالای علمی را سرلوحه مقصد و همت عالی خویش قرار دهد.

 

در این راستا توفیق حاصل می نماید تا از محضر اساتید بزرگ بهره ها جوید و به درجه اجتهاد نایل گردد ، در طول چندین سال اقامت خود در حوزه علمیه قم از محضر آیات اعظام و اساتید بزرگ کسب فیض می نمایند که به برخی از آنها به شرح زیر اشاره می گردد:

1-   درس خارج در محضر حضرت آیت اله العظمی امام خمینی (ره)

2-   درس خارج در محضر حضرت آیت اله العظمی بروجردی

3-   درس خارج در محضر حضرت آیت اله العظمی حجت کوه کمری

4-   درس خارج در محضر حضرت آیت اله العظمی گلپایگانی

5-   درش خارج در محضر حضرت آیت اله محقق داماد

6-    فلسفه و حکمت در محضر حضرت آیت اله علامه طباطبایی

 

 

 

گذری کوتاه بر پاره ای از ویژگی های علمی ، اخلاقی و سوابق سیاسی

 

الف – فعالیتهای علمی و تألیفات:

ایشان علاقه شدیدی به مطالعه و تحقیق و بررسی موضوعات علمی در زمینه های مختلف داشتند ، قبل از انتصاب به دامامت جمعه شاید قریب به 20 سال بطور مداوم مشغول قلم زدن و نوشتن بودند ، و معمولاً تا نیمه های شب و برخی اوقات تا اذان صبح مدام مطالعه می کردند و می نوشتند و از نوشتن خسته نمی شدند ، قابل ذکر است که ایشان خطی خوش و زیبا داشتند و در نوشته هایی اصول و قواعد نگارش را هم رعایت می کرند.

 جلسات درس و بحث هم بصورت خصوص و عمومی همواره برگزار می گردید ، برای مدت طولانی درس های ایشان در سطح فقه و اصول برای طلاب آذربایجان دایر بود، و در سایه تلاش و کوشش شاگردان مبرزی در سطوح مختلف تربیت و تحویل جامعه روحانیت گردید که هر کدام به خود مشغول خدمت می باشند .

در طول حیات پر برکت خود نوشتار و آثار ارزنده ای از خود بجای گذاشتند که اغلب آنها بعلت عدم استطاعت مالی چاپ نگردید در این میان از چندین جلد مباحثی بعنوان اخلاق اسلامی فقط در دو جلد (اخلاق اسلامی (1) و (2) ) به چاپ رسید و همچنین حاشیه بر عروه و مابقی آثار بصورت خطی از ایشان به جای مانده است.

ب – زهد  و بی اعتنایی به مظاهر مادی و دنیوی

با اینکه گذران امور و وضع معیشتی ایشان چه قبل از انقلاب و چه بد از انقلاب و عهده دار شدن مسئولیت امامت جمعه با عثرت و سختی سپری می شد ولی از عزت نفس و مناعت طبع خارق العاده ای برخوردار بودند و در تمام طول عمر خود به هیچ صاحب مال و جاه و مقامی به علت داشتن امتیازات ظاهری و مادی اعتنایی نداشت و اگر به فردی احترام و ارزش قائل بود فقط جنبه های معنوی و انسانی را در نظر می گرفتند و برای درماندگان و بیچارگان ارزش بسیاری قائل بوده و هم نگران معیشی آنان بودند و در آرزوی فرا رسیدن روزی بود که تمام انسامها بتواند از نعمت های خدادادی خویش بهره مند شوند، داشتن روحیه بسیار معنوی و بی اعتنایی او به زخارف مادی و دنیوی همگان را به تعجب وا می داشت ، و از تجمل و تجمل گرایی شدیداً بدو بود در تمام طول عمر خود ساده زیست و آرزوهایش را از دنیا بیسار کوتاه کرده بود در بی اعتنایی و عدم وابستگی به مال و تعلقات دنیوی همین بس ، که تا آخر عمر صاحب یک منزل مسکونی نگردید و در طول مدت مسئولیت 17 ساله خود در یک خانه سازمانی سکنی گزید. و همواره به مسئولین و دست اندرکاران روش حضرت علی (ع) را در نحوه حکومت داری گوشزد می نمود ، بطوریکه فراموش نمی کنیم حتی در شب آخر عمر خویش اشاره داشت به نحوه زمامداری حضرت علی (ع) در زمان خلافت خود چگونه با برادرش عقیل رفتار می نماید و برای حفظ بیت المال چراغی که متعلق به بیت المال بود خاموش می نماید.

 

ج – ویژگی های اخلاقی :

 و فروتنی از ویژگی های اخلاقی ایشان بود به تمام انسانها از کوچک به بزرگ ارزش قائل بود و به  احترام می گذاشت  همیشه در سلام کردن تقدم می جست و از هیچ کس انتظار احترام  تکریم نداشت انسانی بودند کم حرف و از پرگویی و زیاده گویی جداً پرهیز می نمودند و حتی در محافل علمی ک بحث های علمی مطرح می شد تا زمانی که مطلب  مسئله از وی  نمی شد لب به سخن نمی گشود و کاملاً سکوت می کرد.

ایشان دارای شخصیتی نافذ و چهره ای بشاش داشتند و همیشه یک آرامش و وقار از چهره اش هویدا بود و هر کس با یک نظر می توانست از چهره جذاب و نورانی ایشان صفای باطنی اش را دریابد او واقعاً مصداق کامل « المومنون یعرفون به سیما هم» بود و با رفتاری متعادل و متوازن با مسائل و امورات برخورد می کرد و تمام حرکات و رفتار ایشان از روی عقل منطق و موازین شرع صورت میگرفت ، نیت پاک و خلوص در اعمال و رفتار و در نظر گرفتن خداوند متعال در کلیه امور صفات برجسته و بارز ایشان بود.

از خصوصیات بارز و برجسته دیگر ایشان داشتن روحیه عفو و اغماض بود ، از هیچ کس کینه و عداوت بدل نگرفت و با تمام وجودش فرمایش حق تعالی را که میفرماید«و الکاظمین الغیظ و عافین عن الناس » را پذیرفته بود.

 

د – سوابق سیاسی و مبارزاتی:

شاید کمتر کسی از روحانیت مبارز باشد و در جریان های سیاسی و مبارزاتی حوزه علمیه قم قرارگرفته باشد وی را نشناسدباید اعتراف کرد ایشان جز افراد معدود و انگشت شماری از روحانیت آذربایجان بودند که از مهرماه سال 1341 به مبارزات مردمی و مذهبی امام (ره) پیوست و باید اذعان داشت در دوران ستم شاهی با وجود اختناق شد در آن روزهای سرد و بی روح جرأت و جسارت و شجاعت خاص لازم بود که تا کسی وارد صحنه مبارزه شود.

ایشان با تمام وجود در این راه قدم نهاد و در این راستا پس از دستگیری و تبعید حضرت امام (ره) و قیام خونین 15 خرداد سال 1342 که با سرکوبی و شدت عمل رژیم علیه مخالفان به اوج خود رسید با این وجود هدف از قیام وعلت و انگیزه این حرکت و نهضت را با تمام توان برای مردم بویژه مردم آذربایجان ، با تشکیل جلسات متعدد بصورت غیر علنی تشریح و بیان نمودند و بهمین خاطر همواره مورد تعقیب ساواک بودند و بارها به ساواک قم فراخوانده و مورد تهدید قرار گرفتند و با توجه به فعالیت و نقش ایشان در نهضت و طرفداری وی از امام (ره) همواره تحت نظر ساواک قرار داشت.

در طول چندین سال تبعید حضرت امام ، ایشان با حضور مداوم و پیوسته خوددر بیت امام (ره) و همراهی با حاج آقا احمد آقا در فعال نمودن آن بیت بعنوان کانون نهضت انتقلاب تلاش فراوانی داشتند . بطوریکه چندین بار بعلت ترس و واهمه رژیم  از فعال شدن بیت تصمیم به اعمال کنترل شدید و اقدام به جلوگیری از حضور افراد در بیت نمود . علیرغم چنین مشکلات مدتها نماز جماعتی که در بیت آن حضرت اقامه می شد به امامت ایشان برگزار می گردید.

 

خاطرات ایشان از حضرت امام (ره) در دوران قبل از انتقلاب :

ایشان سالها قبل از انتقلاب از نزدیک حضرت امام (ره) را می شناختند این شناخت آشنایی به سالهای قبل 41 و 42 برمی گردد و بهمین جهت خاطرات زیادی از حضرت امام (ره) و دوران مبارزه داشتند، نقل میکنند: در سال 41 امام (ره) در پایان یکی از جلسات درسی خود که اینجانب  هم حضور داشتم سخنرانی مینمایند و در سخنرانی خود میفرمایند اکنون 63 سال از عمرم می گذرد پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین(ع) هم 63 سال عمر کردند دیگر بیشتر از اینها نمیخواهم عمر کنم بگذار مرا بکشند من حقایق را برای ملت ایران روشن خواهم کرد وی در اکثرجلسات درس امام حاضر می شده است و بنا به گفته خودشان تعدادی از آثار امام (ره) را از خودشان بصورت امانت میگرفته و استنساخ می نموده و مجدداًبه خود حضرت امام (ره) عودت می داده است.

قبل از از تبعید حضرت امام (ره) به بیت ایشان زیاد رفت و آمد ، داشته و گاهی اوقات که به خدمت امام (ره) می رسیده مسئله ای که ضروری بوده برای ایشان مطرح می کرده است . نقل میکنند در یکی از روزها که به خدمت امام رسیدم امام تنها بودند طبق معمول برای حضرت امام (ره) یک جریانی را نقل کردم پس از تمام شدن عرایضم امام اظهار داشتند متوجه نشدم ، پیش خود گفتم چطور ممکن است امام (ره) متوجه موضوع نشده باشند بعد از کمی تامل دریافتم که مطالب را غفلتاً و بر حسب عادت به زبان ترکی برای امام (ره) نقل کرده ام بلافاصله عذرخواهی نموده ، مجدداً مطالب را به زبان فارسی نقل کردم در این رابطه میگفتند آنچه برایم تعجب آور بود و یک نکته اخلاقی بود این بود که در  صحبتم که به زبان ترکی بیان می شد امام با این که زبان ترکی را متوجه نمی شدند با این وجود کاملاً سکوت کرده و در پایان سخنم ، اظهار داشتند که متوجه نشدم بدون اینکه رشته کلام مرا قطع کرده باشند .

در یکی دیگر از خاطرات خود نقل می کردند که قبل از پانزده خرداد سال 42 که رژیم بزعم خود میخواست از طریق مختلف امام (ره) را به سازش بکشانند شاه تعتدادی از عوامل خود را جهت مذاکره و متقاعد نمودن امام (ره) به بیت ایشان فرستاده بود در منزل امام (ره) عده ای از علماء که متهم جزء آنها بودم حضور داشتند که این آقایان وارد منزل شدند. بعد از از مدتی نشستند یکی از این لفراد رو به حضرت امام (ره) کرد و گفت اگر آقا اجازه بفرمایند ما برای یک مسئله مهم و خصوصی آمده ایم و قصد ملاقات خصوصی با شما را داریم در پاسخ این آقایان امام فرمودند:

اینجانب مطلبی را بصورت خصوصی و مخفی از این آقایان (علمای حاضر در مجلس ) ندارم اگر مایل باشید مطلب خود را در همین مجلس بفرمائید. آنها در مقابل عکس العمل جدی امام (ره) مجبور شدند مطلب خودشان را در همان جمع مطرح کنند . همچنین نقل می کردند منزل متعلق امام واقع در یخجال قاضی قم که یک منزل قدیمی بود گاهی اوقات نیاز به تعمیر و مرمت داشت اعضاء بیت جهت تعمی و مرمت  بایستی از امام که در تبعید بودند اجازه می گرفتند در پاسخ نامه ، حضرت امام (ره) مرقوم میفرمایند آجرهای راه پله منتهی به اتاق ها که ساییده شده است نیاز به خرید آجر جدید نیست از همان آجرهای قدیمی که طرف دیگر آنها سالم هستند استفاده شود.

باید گفت که ایشان از حضرت امام خاطرات و گفته ها و حرفهای زیادی داشتند که معمولاً به تناسب موضوع و در صحبت های خود به آنان اشاره می کردند در خاطره ای دیگر که حاوی نکته اخلاقی است نقل می نمایند ، زمانیکه حضرت امام در حوزه بعنوان مدرس مطرح بودند و هنوز بعنوان یک مرجع مطرح نبوده و خیلی شناخته شده نبودند و در آن زمان هم در درس امام حاضر می شدم و و استاد و مدرس حقیر بودند در یکی از مسافرتها که با اهل بیت از قم عازم تهران بودم از قضا حضرت امام (ره) هم در اتوبوس با ما همسفر بودند قبل از حرکت اتوبوس پس از جابه جا شدن متوجه شدم که صندلی حضرت امام در پشت سر ما قرار گرفته است بعنوان ادب و احترام از محضر ایشان درخواست و ا نمودم که ایشان در جای ما قرار بگیرند،میفرمایند با اینکه اصرار و پافشاری زیادی کردم اما امام نپذیرفتند ، نقل می کنند در این مسافرت از اینکه استادم در صندلی پشت سر من قرار گرفته بود و جای مناسبی نبود تا مقص  بودم و مدام و خجالت عرق از پیشانی من سرازیر بود .

هـ -  نماز جمعه در شهرستان مرند:

 در سال 1360 نبا به درخواست و دعوت اهالی و روحانیت محترم که طی طوماری به دفتر امام (ره) ارسال شده بود و در آن درخواست شده بود که ایشان به مرند مراجعت نموده ، و به امام جمعه  شهرستان منصوب گردید در ابتداء مایل به پذیرش و قبول این مسئولیت نبودند ولی با اصرار و پافشاری ، در نهایت می پذیرند و طی حکمی از طرف امام (ره) به امامت جمعه شسهرستان مرند ایشان اولینامام جمعه این شهر بوده ، در طول 16 و 17 سال سکونت در این شهر در کمال منانت و وقار بسر بردند در همان اوایل شروع کار ایشان مصادف گردید با جنگ تحمیلی طبعاً وظایف و مسئولیت ایشان سنگین تر می شد ، تشویق و تجهیز نیرو برای جبهه های جنگ از تلاشهای و کوشش های ایشان بوده و خود در فرصتهای مقتضی از جبهه های جنگ بازدید می نمودند در این رابطه تعدادی از دوستان و یاران خود از جمله فرزند برومند شان به شهادت می رسند.

 

 

کتاب های منتشر شده آیت الله محمدی وند

 

 

 

احکام آیت الله از مراجع عظام تقلید

 

 

 

 

 

 

 عکس و خاطره

 

 

وداع آیت الله از مردم قدرشناس مرندی

 

 

 

آیت الله محمدی وند در آیینه نشر و اندیشه  بزرگان انقلاب

 

 

آیت الله العظمی ملکوتی

 

 

 

 

 

در گذشت :

سرانجام آن مرد مخلص و خدایی در سن 73 سالگی سالها پس از تلاش و کوشش در راه ترویج احکام و شریعت الهی و مجاهده در راه انقلاب ایران در بعد از ظهر روز تاسوی حسینی یعنی شب عاشورای شب شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت حسین بن غلی (ع) ندای حق را اجابت فرمود و به ملکوت اعلی پیوست و آنچه که امروز در خاطره مردم شهرستان مرند و حومه در طول 17 سال از آن انسان مخلص در اذهان عمومی نقش بسته خوبیها و نیکیهاست که بر زبانها جا است و به پاس خدامت و زحمات چندین ساله وی و جهت قدرشناسی از آن نق سعید مراسم تشیع و تدفین کم نظیر توسط اهالی صورت پذیرفت که مانند آن را در تاریخ مرند کمتر بخود دیده بود و بنا به وصیت خود که مدفن وی شهر مقدس قم باشد پیکر مطهر آن به قم منتقل گردید و در قبرستان شیخان که مدفن برخی از عارفن و عالمان بزرگ بود و در جوار حرم حضرت معصومه ( علیها سلام) قرار گرفته است دفن گردید.

پاسدار شهید محمد علی محمدی وند

فرزند آیت الله محمدی وند

روحشان شاد و قرین رحمت باد و راهشان مستدام باد.


:: بازدید از این مطلب : 1092
|
امتیاز مطلب : 992
|
تعداد امتیازدهندگان : 200
|
مجموع امتیاز : 200
نویسنده : محمد جواد محمدی وند
سه شنبه 1 ارديبهشت 1394


:: بازدید از این مطلب : 4620
|
امتیاز مطلب : 1057
|
تعداد امتیازدهندگان : 214
|
مجموع امتیاز : 214

صفحه قبل 1 صفحه بعد

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان زندگینامه آیت الله محمدی وند و آدرس mohammadivand.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.